کاراندیش مشاور و مجری شما در کلیه امور ثبتی مالی و حقوقی

خطرات ریبرندینگ

گمان می کنید که نمی توان با برند موجود به هدف تعیین شده رسید . حس می کنید با کمی تغییر در برند فعلی بتوانید مشتریان و مخاطبین جدیدی را بدست بیاورید ؛ در بیشتر موارد ،اکثر تجارت ها و کسب و کار ها دوره های رشد و تغییر برند و کسب و کار را می دانند ؛ بالاخص آنهایی که تجربه پیشرفت و توسعه سریع را داشته اند لیک با خطرات ریبرندینگ آن هم آشنایی دارند. زمانی که این اتفاق می افتد بسیاری از برندها خود را بین پیشنهاد های شتابزده ای برای اقدام نسبت به برندسازی مجدد و یا همان ریبرندینگ برای ادامه رشد می یابند ولی آیا باید به همین شتاب اقدام کرد ؟
خطرات ریبرندینگ
برای ریبرندینگ و برندسازی مجدد تعداد کمی روش مختلف وجود دارد و به تبع ، دلایلی وجود دارد که صاحبین کسب و کار را به ریبرندینگ سوق می دهد. در ابتدای امر قرار است یک نگاه به آن دسته دلایل بیندازیم ، پیش از تغییر کلی می بایست با خطرات ریبرندینگ آشنا بود و می بایست خطرات برندسازی مجدد را تجزیه و تحلیل نمود ریبرندینگ می تواند مثبت و یا منفی تلقی شود و نیازمند علل و دلایل مناسب است چراکه خطرات ریبرندینگ به اندازه کافی وجود دارد و همین موضوع نیازمند حساسیت است ؛ با ما در مقاله خطرات برندسازی مجدد- چرا باید دوباره فکر کنید همراه باشید.

علل ریبرندینگ و برندسازی مجدد

اهداف درحال تغییر

این یک دلیل منطقی و معتبر برای برندسازی مجددست که قادرست خود را در جنبه های مختلف کسب و کار دخالت دهد ؛ صاحبین یک برند ممکن ست دریابند که با تغییر یا تکامل در یک عرصه کاریشان یکسری مشکل و یا بحران در رابطه با جامعه هدف و مخاطبانشان رخ دهد یا دریابند که جامعه و مخاطبان هدفشان درحال تغییرند و وجهه ی اصیل برندشان برای آن قشر نامرتبط ، نامطلوب ، بلا استفاده و یا قدیمی بنماید.

رشد برق آسا

یا ممکن است از آن مورد هایی باشد که صاحبین کسب و کار آغاز به فعالیت می کنند و بعد از مدتی یک جامعه هدف بزرگتر برای کسب و کار می یابند این منجر به آن می شود که آن دسته اشتباهاتی که در ایجاد نام برند ، لوگو و فعالیت های مختلفی که در جهت برندسازی اولیه گرفته شده را اصلاح و با برندسازی مجدد پا به عرصه تجارت گسترده تر بگذارند. عموما وقتی صاحبین کسب و کار در چنین مواقعی تصمیم به تغییر می گیرند بعد از مدتی از یکسری امتیازهای خاص ازجمله دید مثبت نسبت به برند جدید برخوردار می شوند. که در مدیریت کسب و کار بی تاثیر نخواهد بود.

تبلیغات منفی

امروزه ، زمان زیادی نمی برد تا شهرت یک برند برای به زمین خوردن میان گل و لای روزنامه ها و شبکه های اجتماعی اتفاق بیافتد ؛ در بسیاری از موارد یک برندسازی مجدد ممکن است فقط خواستنی و امری میلی نباشد و خود را به عنوان ضرورت و الزام بنمایاند. نقطه نظرهای موسسین به هنگام تاسیس شرکت و ثبت برند های مورد نیاز فعالیت تشخیص داده شده به ثبت رسیده منتهی چندی بعد از آن ممکن است شرکت را به جای دوری از هدف ببرد که در اینگونه موارد یک استراتژی تعریف شده با بازوانی قوی ضروری است.

بدست آوردن بازار جدید

در دفعات کرار ، برند های بسیاری مجبور شدند تا کسب وکارشان را در جریان تجارت نجات دهند.منتهی در این دلیل شرکت ها برای دستیابی به مشتریان جدید تلاش می کند و احتمالا تلاش خواهند داشت تا نسبت به برندسازی مجدد و یا همان ریبرندینگ برای انعکاس کالاها و یا خدمات جدید اقدام کنند این موضوع تصریح می کند که برند جدید دارای یکسری خدمات ، کالاها و بطورکلی ویژگی های بیشتری است لذا تصمیم می گیرند تا چرخ های کسب و کار را دوباره نگاهی بیندازند ، شاید نیاز بود آنها را مرمت کنند و یا اصلا چند جفت نوع جایگزین آن کنند تا بتوانند به مقصد های طولانی تری دست یابند و همچنین به سودهای سرشار.

مرمت چرخ های کسب و کار

زمانی که مدیران شرکت تصمیم به تغییر آن هم ازنوع ریبرندینگ می گیرند با دو نوع آن آشنا می شوند :

ریبرندینگ جزئی

مرتبطا این نوع کم هزینه است، این مدل از ریبرندینگ معمولا دچار تغییرات اندکی می شود برای مثال طراحی یک لوگوی جدید یا هاله ای جدید از یک رنگ برای پس زمینه برند ؛ عملا برای خوگیری و ارتباط نزدیک تر مخاطبین با تصویر برند. این تغییر حتی می تواند تغییر یک فونت باشد برای مثال از فونت هلوتیکا به راک ول باشد و یا حتی یک حرف از برند تغییر کند؛ ریبرندینگ های جزئی غالبا برای دریافت بازخورد و انعکاس بیشتر هستند و صرفا موضوع با هویت بصری و دیداری دست و پنجه نرم می کند و خطرات ریبرندینگ کمتری را در این نوع شاهد هستیم.
خطرات ریبرندینگ

ریبرندینگ کامل

این شیوه ، تغییرات اساسی و کامل را به همراه زمان کافی و منابع وافی به علاوه تعهد می طلبد ، یک ریبرندینگ کامل نیازمند یک نام جدید برای شرکت و خصوصا طراحی یک لوگو می باشد و می بایست اطمینان یافت که تصور و بینش عموم مردم به آن کالاها و خدمات متفاوت باشد و آنرا با برند های سابق یکی نگیرند و به آنها تشبیه نکنند.
خطرات ریبرندینگ
خطرات ریبرندینگ
یکی از موفق ترین ریبرندها متعلق به یکی از غول های اقتصادی چند ملیتی است. رادیو شک شرکت خرده فروشی کالاهای الکترونیکی مصرفی است که در در آفریقا ، آمریکا ، اروپا و آمریکای لاتین فعالیت میکند امروز با 7150 شعبه به فعالیت ادامه می دهد که شرکت رادیو شک بعد از تغییرات اساسی و ریبرندینگ کاملی که انجام داد توانست به قشر وسیع تری از مخاطبان دست یابد. ترس از ریسک کردن برای چنین شرکت غول آسایی می توانست بسیار زیاد باشد ؛ با شهرتی که داشت احتمال شکستش هم بسیار بود لیک امروز توسعه یافته تر از پیش است.

ریست و از صفر شروع کردن و یا ریبرندینگ جزئی ؟

گرچه موضوع شفاف به نظر می رسد لیک اولین جرقه برای تغییر در یک برند این است که نیاز به یک ریبرندینگ دارد یا خیر؟ درواقع این اندیشه منطقی من باب برند هایی که ثبت شده اند و چندی از فعالیتشان می گذرد همیشه به وجود می آید حتی در اصل و تئوری شاید این سوال لاینفک بنماید. منتهی در عمل شما می بایست به علل و دلایلتان برای ریبرندینگ نگاه کنید و از خودتان این سوالات را بپرسید تا قادر باشید منطقی تصمیم بگیرید.
  • آیا کسب و کار من منسوخ و قدیمی شده است ؟ آیا کسب و کارتان دیگر با جامعه هدفتان همخوانی ندارد و یا اینکه دوران چنین خدمات و کالاهایی به سرآمده است؟
  • آیا من و شرکایم متقاضیان جدیدی می خواهیم و آیا می توان با همین برند به آنها دست یافت؟ آیا شما احساس می کنید قادرید تا پایه مشتریان را حفظ کرده و آنرا با عناصر جدید گسترش دهید و یا گمان می کنید که با برند و یا برند های موجود می توان به آن دست یافت؟ آیا برندمان تمام اهداف اصلیش را بدست آورده است ؟
  • آیا گمان می کنید که برندتان با همان فرم اصلی دیگر جایی برای پیمودن ندارد و اصلا پیشرفتی برای آن متصور نیستید؟
  • آیا برندمان دچار یک بحران هویتی و شناسایی شده است؟ آیا اتفاقی افتاده است که مشتریانتان علیه برندتان قد علم کنند و دیگر شما را ترجیح ندهند؟
اگر می توانید به یک یا چند تا از این سوال جواب مثبت بدهید وقتش است تا نسبت به ریبرندینگ و طراحی یک برند جدید و نهایتا ثبت آن برند اقدام کنید.

مشکلات ریبرندینگ

تغییرات عمده و جدی در ناحیه فرهنگ شرکت اگر به درستی انجام نشود ممکن است مشکلاتی چند پدید آورد در عین حال اگر به درستی انجام شود می تواند عامل فوایدی بسیار باشد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. در این قسمت می خواهیم نگاهی به خطراتی که حین ریبرندینگ اتفاق می افتد بیاندازیم.
ریبرندینگ جزئی

ریبرندینگ ، گاهی موفق گاهی مغلوب

در شرح وقتی برای یک ریبرندینگ نقشه می ریزید شما هم می بایست به دنبال یک متخصص و طراح نقشه های بلند مدت و استراتژیک برای برند جدید باشید برند جدید می بایست شامل اسم ، لوگو و تمام اطلاعات متعاقب آن باشد. پروسه ریببرندینگ یک پروسه زمانبرست که در آن کارکنان شرکت بایستی ارتباط عناصر و تصویر جدید برند با عموم مردم را فرا بگیرند.
با در نظر گرفتن این موارد می توانید بطور فوق العاده ای از پس آن فائق آیید و متعاقبا برند جدید به شما اعتبار نوساخته جدیدی اعطا خواهد کرد تا زمانی که مسئله به همین منوال پیش برود برند شهرت پیدا خواهد کرد البته فارغ از عوامل دیگر ، صرفا با شرایط ریبرندینگ. در بازار امروز کسب و کار کاملا تحت ریسک و خطر است و بعضی خطرات همان مشکلات قدیمی هستند و اگر نسبت به آنها اقدامی متناسب انجام نشود ممکن است بعد از مدتی چند نیاز به ریبرند کردن برند جدید داشته باشید.

با وجود ریبرندینگ های موفق در جهان ، استراتژی برندسازی مجدد که بر روی کاغذ خوب به نظر می رسد ممکن است در عمل زمین بخورد .شکست در یک ریبرندینگ می تواند برای یک کسب و کار هزینه بر باشد. می تواند برای کسب و کار هزینه تولید کند و در عرصه های مالی و حتی نامی به صاحبین آن صدمه وارد کند. به همین علت است پیش از اینکه به خطرات ریبرندینگ بپردازیم آن سوال ها را مطرح کردیم تا با وجود شرایط منطقی و بنا به اوضاع فعلی و آینده احتمالی و تصور جامعه هدف نسبت به چنین موضوع حساسی گام برداریم و با اطلاع از خطرات برندسازی مجدد دست به آن بزنیم.

عدم اطمینان و اعتماد در خطرات ریبرندینگ

برای هر برند پایه مشتری وفادار چیزی است که بعنوان یک فرصت تلقی می شود. داشتن تعداد بسیار زیادی از مشتریان که بطور معمول از شما خرید می کنند به معنی آنست که آنها از علامت تجاریتان خوششان می آید و به برندتان اعتماد می کنند درصورتی که تصمیمی اشتباه و غیرعقلانی درمورد برندینگ بگیرید آنها را از دست خواهید داد و می تواند به عنوان یکی از خطرات ریبرندینگ نمایان شود.
این موضوع در مورد مشتریان قدیمی تشدید می شود. در نگاهی خاص تر اعتماد به یک برند همه چیز است و این همان دلیل اصلی است که چرا مردم یک نام خاص را نسبت به یک نام جدید ترجیح می دهند. به همین علت بایستی به جد باران فکری مشتریان را درمورد کالا و خدمات دنبال کنید و ازخودتان بپرسید اگر برندی مطرح و سرآمد هستید ممکن است ریبرندینگ باعث سردرگمی و گم شدن بین هزاران نام جدید باشد یا خیر.
شانس شکست در تشخیص برندتان توسط مشتریان بسیار زیاد خواهد بود و آنها به سادگی گمان خواهند کرد که شرکت شما دیگر خدمات و یا کالاهایی که آن ها از لذت برده اند ارائه نمی دهد. ممکن است فکر کنند شرکتتان را منحل کرده اید و یا دچار مشکلات مالی و یا حتی ورشکستگی شده اید و در حالتی بدتر شاید فقط نبودتان را حس کنند و بس !

اگر که شما عزمتان را جزم کرده اید تا نسبت به ریبرند و خطرات ریبرندینگ اقدام کنید بایستی نقشه های بلند مدت و استراتژی های بلندمدت زیر را دنبال کنید و آنها را در لیستتان بگنجانید.

  • مشخص کردن اهداف در ریبرندینگ ، برای نمونه : جذب مشتریان جدید
  • قوت قلب دادن به مشتریان قدیمی که برند جدید،محصولات و کیفیت خوبی ارائه می دهد ، کیفیت می بایست به دوران اوج برند سابق رسیده باشد و حتی فراتر
  • مشخص کردن دلایلی برای ریبرندینگ علامت تجاریتان به مشتری تا آنها این اعمال شما را بیهوده و نابخردانه تلقی نکنند.

مثالی فوق العاده برای ریبرندینگ موفق – مک دونالد

یک مثال خوب در خطرات ریبرندینگ برای این عمل میتواند فست فود استالوارت یا همان مک دونالد امروز باشد. چند سال پیش برند استالوارت به این واقعیت آگاه شد که غذایی که تولید می کند بعنوان یک غذای چاق کننده و غیرسالم در اذهان پدیدار گشته . این موضوع خصوصا در ایالات متحده بالا گرفت و وجهه اش به شدت منفی شده بود.

متعاقبا ریبرندینگ مک دونالد امروزی اتفاق افتاد که سرآخر عناصر خاص تبلیغاتش را در این جریان حفظ کرده بود با شعار جدید که به آن اضافه شد “دوست خانواده” و منو غذاهای سالم تر ظهور کرد که نتیجتا برند مک دونالد بسیار موفق تر از قبل درخشید . اگر استالوارت تغییر نمی کرد انحلال شرکتش هم چندان بعید به نظر نمی رسید ؛ از دست دادن مشتریان متعدد و نابود شدن عناصر معنوی از جمله برند می توانست پاهای این کسب و کار را خرد کند.

بحران مدیریت در خطرات ریبرندینگ

یک برند که در زمینه ی شهرتش آسیب دیده ممکن است لازم باشد تا با ریبرندینگ شروعی دوباره داشته باشد و مشکلات و آسیب هایش را از سر بگذراند . اگر این کار با فکر و حساسیت انجام نشود می تواند منجر به نابودی پروسه مذکور بشود.چند سال قبل ،تغییر در دستور العمل ساخت نوعی شکلات کرمی به شکل تخم مرغ از شرکت NESTLE منجر به فاصله گیری مشتریان از خرید شد.
NESTLE بلافاصله طرحی برای برندی جدید با دستورالعمل ساخت قبلی شکلات داد منتهی با اقبال بد این شرکت ،پایه مشتریان قدیمی و وفادار متقاعد نشده و فروش شکلات ها و وفاداری برندش نتوانست به دوران خودش بازگردد و سود سرشار آن دوران را دوباره تجربه کند.
این که از یک بحران به خوبی بیرون بیایم چیزی است همراه با شفافیت ، صداقت و همچنین حساسیت بر روی این موضوع ؛ با مد نظر قرار دادن موارد ذیل می توان به آن دست یافت:
  • پوزش خواستن از حادثه و یا اشتباه
  • القاء نوعی اطمینان از پیشرفت
  • توضیحی برای اینکه چرا تصمیم به ریبرندینگ گرفته اید.
  • شفافیت در همه گام های پروسه برای مشتری
با دنبال کردن این دستورالعمل این امکان وجود دارد تا بتوانید اعتماد مشتریان را بازیابید منتهی بایستی مطمئن شوید چیزی در حیث کاری شما دچار نقص نباشد.

انگیزه های روشن دیگر

یکی دیگر از دلایل محکمی که کسب و کار ها دست به ریبرندینگ می زنند تمایل به بالا بردن خدمات و کالاهایشان است . تمایل دارند تا محصولاتشان از مواد عالی تولید شده شکل و شمایل لاکچری تری داشته و نیاز مخاطبین بیشتری را ارضا کند ؛ می تواند سطح جدیدی از مشتریان و مخاطبان را برایشان به ارمغان بیاورد . گرچه این موضوع لزوما بد نیست و فارغ از ریسک های آن منفی تلقی نخواهد شد و شباهت بیشتری به ریبرندینگ مک دونالد دارد.

مشتریان قدیمی در خطرات ریبرندینگ

اگر شما پایه مشتریان وفادار داشته باشید بعید به نظر می رسد که آنها متوجه شوند کالایی که خریده اند حال گران تر از پیش است و هیجان زده شوند. برخی از مشتریان تمایل دارند که محصول یا خدمت جدید که غالبا بهبود یافته است را با همان کالای قبل برابر کنند و میلشان به برابری قیمت خیلی بیشتر است ممکن است نهایتا با درک این فرض نسبت به تحریم کردن برند شما اقدام کنند و خرید از شما را کنار بگذارند یا حتی علیه شما تبلیغات منفی داشته باشند.

مشتریان جدید در خطرات ریبرندینگ

اگر برندتان به اندازه کافی شناخته شده باشد مشتریان شما ممکن است توسط ریبرند نسبت به خرید قانع نشوند اگر یک مشتری متمکن به برند و محصولاتتان به عنوان سرمایه نگاه می کرده است احتمالا تغییر نظرش درمورد ریبرندینگ شما دشوار خواهد بود اما غیر ممکن هم نخواهد بود. در بر گرفتن مشتریان قدیمی و جدید با این نوع از ریبرندینگ دشوار به نظر میرسد اما غیر ممکن نبوده و نخواهد بود چرا که مثال های موفقی از ریبرندینگ را در طی دهه ها شاهد بودیم.

کلید این موضوع این است که به دقت به تغییراتی که در عمل به وقوع پیوسته است و منجر به افزایش قیمت محصولات ویا خدماتتان شده را برای مشتری تشریح کنید.

برای مثال محصولات جدید ممکن است از مواد عالی و برتر تولید شده باشد برای آنکه بیشتر مقاوم باشند ، کابردی تر و نقش آفرین تر در امور مردم واقع شوند. مشابها اگر شما ویژگی های جدیدی به آن اضافه کرده اید احتمالا خواهید خواست تا این موضوع را در بازاریابی مشخص کنید. یک مثال مشهور برای آن می تواند KFC باشد که با نام کنتاکی فراید چیکن شناخته میشد.
بعد از یکسری فجایع بزرگ در این شرکت و مصادف شدن آن با بحران اقتصادی ، برند کنتاکی تصمیم به ایجاد نام و لوگویی در جریان کار خود گرفت تا بتواند از تکانه های این دست انداز ها جان سالم به در ببرد . در طول برندینگ KFC در بالای جدول تقاضای آمریکا قرار گرفت و در طول ریبرندینگ از شفافیتی نسبت به مشتریان خود بهره جست. درنتیجه برند کی اف سی توانست به حیات خود با وجود مشتریانی که هر روز به جمعشان می پیوستند ادامه دهد.

هزینه ریبرندینگ

در هرصورت دلایلتان هرچه که باشد و هر شیوه ای که برای انجام آن بکار بگیرید مسلما ارزان تمام نخواهد شد باید بدانید که این از بزرگترین خطرات ریبرندینگ ست و قرارست به کل وجهه و صورت تجارتتان عوض شود قرارست برندتان برای آنها که از شما خرید داشته اند و آنان که نداشته اند مثبت و کارآمد تلقی شود. فرض کنید یک رستوران با نام پیشین خود و با یک تغییر جزئی (ریبرند جزئی( مدیریت جدید)) فعالیت را از سر بگیرد طبیعتا این مورد کم هزینه تر می نماید تا اینکه شخصی بخواهد به کل نام رستوران را عوض کند و به تبع آن چیدمان و مبلمان را.
همه ما می دانیم برای آنکه دیگر مشتریانمان مارا به اشتباهات گذشته رجوع ندهند و تشبیه نکنند ؛ نام جدید ، تغییر دکوراسیون و صد البته خدمات بهتر به مشتریان از لزومات است. هزینه ای که برای ریبرند کردن برند و علامت تجاریتان می پردازید قاعدتا بالاتر از هزینه طراحی یک لوگو برای شروع فعالیت اقتصادی خواهد بود ولی نباید فراموش کرد که هزینه برای برای تغییر نام ، برند و دکوریشن سیستم کاریتان از آن الزامات برجسته است ضمنا نباید فراموش کرد که با دید واقع بینانه این هزینه ها فرصتی است برای جلوگیری از ضرر احتمالی در آینده که برای هیچ یک از صاحبین کسب و کار مطلوبیت ندارد حتی اگر بخواهیم با دیدی دیگر به آن نگاه کنیم هزینه امروز برای متضرر نشدن و سود نسبی فردا ست.
در دوره ریبرندینگ علامت تجاریتان بایستی برای موارد زیر بودجه ای تخصیص دهید:
  • خدماتی که یک متخصص در حوزه برندینگ انجام می دهد
  • نسبت زمان و هزینه تیم شما (جوهر کسب و کارتان )
  • ثبت علامت تجاری و یا علائم تجاری (برند) و
  • ثبت طرح صنعتی ( برای آن دسته که در حوزه تولید و توزیع کالاها فعالند) هزینه های اجرایی
  • بازاریابی و تبلیغات مربوطه ریبرند
باتوجه به موارد بالا شما نیاز دارید این حقیقت را در ذهن داشته باشید که ممکن است مشتریانتان طول بکشد تا با چنین محصولات و برندجدیدی خو بگیرند و برایشان نام آشنا و نامور شود. به عبارت روشن تر مدتی طول خواهد کشید تا افراد شما را به فروش دوره ی ممتاز برند سابقتان برسانند ، لذا نبایست برایتان شگفت بنماید.

ریبرند کردن یا ریبرند نکردن؟

با سنجیدن عرصه های معنوی و تجاری خطرات ریبرندینگ من باب تجزیه و تحلیل و شفافیت در گفتار شاید بعضی آنرا نیک نشمارند و گمان کنند که ما بیشتر از همه نسبت به نهی آن قصد داریم گرچه ممکن است با تاکید بر بخش هزینه ها و موارد مالی اینگونه به نظر بیاید منتهی نباید از جامعه هدف جدید ، مشتریان جدید به علاوه مشتریان قدیمی و تصویر جدیدی که در قشر کاریتان قرار است به وجود بیاید و کاهش چشمگیر اشتباهات به سبب تجربه تان غافل بود.
مقوله ریبرندینگ خارج از متن این مقاله در فضای تجاری مسئله ای است در حال تکامل و شرکت های بسیاری با دلایل مختلف ریبرند های جزئی و کلی انجام می دهند .کسب و کاری که این نیاز را به موقع درک نکند ممکن است در آینده به سقوط و انحلال بیانجامد همانطور که گفتیم این هزینه ها و ریسک ها که برای وجهه جدیدتان می کنید همان هزینه ای است که عموما برای جلوگیری از سقوط و نابودیتان می پردازید.این موضوع برای ریبرند هایی که به دنبال مشتریان بیشتر هستند هم رخ می دهد ممکن است با ساده گیری و تساهل من باب این قضیه از توسعه و پیشرفت در کار خود باز بمانند چنین موردی هم دال بر ضرر کسب و کار است ؛ دست نیافتن به فرصت های بیشتر برای درآمد بیشتر هم نوعی ضرر است شاید برایتان جالب باشد بدانید که اینستاگرام شبکه اجتماعی معروف هم ریبرند انجام داده است این شرکت چند سال پیش لوگوی خود را تغییر داد و با در نظر گرفتن این موضوع وجهه ای بروز تر جوان پسند تر و امروزی تر کسب کرد.
گاهی ممکن است برندی وجهه ای قدیمی و دمده را در اذهان نمایان کند و با ریبرندینگ به مخاطبان خود بفهماند که برندی پویا ، درحال تکاپو ، خلاق را مورد استفاده قرار میدهند و دائما این موضوع را به مخاطبان آگاهی می دهند این قضیه نیز میتواند از طریق طرح های صنعتی خلاقانه نیز مطرح شود.

تصمیم گیری برای ریبرندینگ ممکن است کمی دشوار بنماید شما می توانید ریسک ها و خطر شکست را با روشن کردن دلایل و عللتان و شفافیت در موضوعات مطروحه جریان خطرات ریبرندینگ را خرد کنید. در عصر ارتباطات و شبکه های مجازی و اجتماعی شما به راحتی می توانید بفهمید که مشتریان شما به چه فکر می کنند و از منظر آن ها به قضیه نگاه کنید.

چه کسی می داند شاید بتوانید از همین فضا ایده های بزرگ برای ریبرندینگ بیابید و آنرا در کسب و کار جدیدتان بکار گیرید و قادر شوید تا همانند KFC ، مک دونالد و رادیو شک در این حوزه موفق شوید و حتی شبیه آنها تجارتتان را توسعه دهید. در این بخش شما قادرید ما را از نظر و پیشنهاد های خود و دست یافتن به جایگاهی برای ارایه مقالات بهتر من باب خطرات ریبرندینگ و بطور کلی برندها یاری کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *